من و بابا و مامان
از خیلی وقت قبل مجید، مرسا رو جوجه طلایی صدا میزد
وقتی میگفت میام میکشمت ... مرسا با شیرین زبونی میگفت:نکش منو ... من جوجه طلایی توام!
حالا چند روزیه تحت تاثیر کتابهایی که میخونه واسه ما اسم گذاشته!
ماجرا از اونجا رقم خورد ک من گفتم:جوجه طلایی بابا،منم!
مرسا هم سریع گفت: نه جوجه طلایی منم،تو مرغشی!!! بابا هم خروسه!!!!!!!!!!!!!
از وقتی هم مرسا رو باردار بودم بهش فندوق میگفتیم حالا تازگی ها میگه: من فندوقم مامانم پسته اس ... بابا تو هم بادوم زمینی یی!!!!
جالبه بِ مجید گاهی میگه:چطـــــــــــوری بادوم زمیـــــــــــــــــنی!
قربونت برم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی